سفارش تبلیغ
صبا ویژن







درباره نویسنده
متاسفم! - سکانس های من
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
متاسفم! - سکانس های من


لوگوی دوستان

وبلاگ فارسی

آمار بازدید
بازدید کل :9684
بازدید امروز : 1
 RSS 
سکانس اول (یکم، فقط یکم چشام عصبانیَن)
من این سکانس رو دارم واسه خودم مینویسم! لطفا تو نخون! احساساتم تصمیم گرفتن دیگه با آدم خودخواهی مث تو کاری نداشته باشن! تموم!

سکانس دوم (سکانس ها هم میتونن آخرالزمانی باشن)
درخت پشت پنجره آشنا، بیشتر از تو درکم میکنه. واقعا واست متاسفم که یه درخت منو بهتر از تو درکم میکنه! فکر میکنم آخر زمان شده! درختا از آدما دوست تر شدن!!

سکانس سوم
امروز میخوام چند تا حقیقت (منظورم از چند تا، دوتاست) رو فقط واسه خودم بگم. فقط واسه خودم! لطفا تو نخون! همه آدم بزرگا با بچه های کوچیکی هستن که ناخواسته بهشون میگن بزرگ، به همین راحتی! منم یه بچه ام که بدون اینکه جرمی مرتکب شم بهم میگن آدم بزرگ و تو هم از این موضوع سوء استفاده میکنی! تو سوء استفاده میکنی و با من مثل یه کوه رفتار میکنی. من توان تحمل نامهربونی های بی توجیه تو رو ندارم. خب... چون تو رو مخاطب قرار دادم، میتونی یکم از این نوشته ها رو بخونی!

سکانس چهارم (سکانس سوم پر بود از حقیقت اول)
من نمیدونم تو چند تا دوست داری و دوستات چقدر دوسِت دارن. اما این رو میدونم که هیچ کدومشون مثل من نیستن! من دوست خیلی خوبیم واسه تو! یه دوست خیلی خوب! (لطفا حرفامو باور کن. ممنونم) اما... فکر میکنم که تو داری دوستی منو از دست میدی! البته، فکر میکنم! درخت پشت پنجره آشنا، به این موضوع ایمان داره اما من نمیخوام زیر بار این موضوع برم. آخه، دوستی با تو واسم خیلی خیلی مهمه.

سکانس پنجم
تو با من سر ناسازگاری گذاشتی، شدید! و من صبور شدم، عجیب! با حرفات دل ثانیه ها رو میشکنی، چه برسه به دل من! ببین! گوش کن! من دارم سعی میکنم آروم آروم به تو نزدیک شم و تو داری آهسته آهسته منو از دست میدی... آهسته آهسته!

سکانس ششم (این یه سکانس اعترافیه)
میخوام به یه حقیقت اعتراف کنم: تمام این شش سکانس رو واسه این نوشتم که تو بخونی!!! هیچ چیز توی دنیا ارزش دوستی خوب و خالص رو نداره. هیچ چیز! نه پول، نه شهرت، نه هیچ چیز دیگه.

سکانس هفتم
من قدر تو رو میدونم دوست خوبم. اگه دوست داشتی، تو هم قدر منو بدون. مطمئن باش چیزی از دست نمیدی اگه قدرمو بدونی (کاملا مطمئن باش!) ... دوسِت دارم، دوست خوب من!!!


نویسنده » NoBoDY . ساعت 7:8 عصر روز چهارشنبه 87 اردیبهشت 18